مزدوران شیطان زیر تیغ عدالت| نگاهی به کارنامه موساد از ادعا تا واقعیت
خبرگزاری آنا- علی رحمانی: زمانی که با انحلال سازمانهای شبهنظامی متعدد صهیونیست پس از جنگ ۱۹۴۸ م و تأسیس ارتش واحد و تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی، اولین نهادهای امنیتی رژیم شکل گرفت؛ کمتر کسی از مهرههای اطلاعاتی جامعه یهودیان صهیونیست میتوانست به خود اجازه دهد که در مورد گاف مشهور سازمان تازه تأسیس موساد که زیر نظر «ایسر هارل» (ملقب به ایسر بزرگ) اداره میشد؛ اظهارنظر کند. ماجرا ازاینقرار بود که در پی دزدیده شدن پسربچهای از اعضای یک خانواده یهودی حریدی، مأموران موساد با ناشیگری غیرقابلباوری یهودیان متعددی را در سراسر جهان بهقصد تحقیق در خصوص این مسئله که آن زمان جنجال بزرگی در سرزمینهای اشغالی برپا کرده بود.
اما چه شد که موساد باوجود چنین کارنامه افتضاحی در ابتدای تأسیس، توانست بعدها خود را بهعنوان یکی از مشهورترین سازمانهای اطلاعاتی جهان معرفی کند؟
در ادامه با تکیه به برخی شواهد و رویههای تاریخی، به پارهای از علل چرایی و چگونگی ایجاد و بزرگنمایی اسطوره موساد در سطح افکار عمومی کشورهای جهان (بهویژه کشورهای اسلامی) میپردازیم.
استراتژی توازن وحشت و بزرگنمایی
«ولادیمیر کوزیچیکین» افسر ارشد سازمان اطلاعاتی شوروی سابق، در کتاب خاطرات خود با عنوان «کا. گ. ب در ایران»، از استراتژی وحشتناکی که در بین بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی جهان مرسوم است، پرده برمیدارد. طی این پروسه کاملاً سری، نهادهای اطلاعاتی موظفند خود را در چشم رقبا و البته مخالفان داخلی بسیار بزرگتر و کارآمدتر از آن چیزی که هستند؛ نشان دهند تا به این وسیله هم رقبای خارجی را برای توقف فعالیت مخرب علیه خود مجاب سازند و هم مخالفان داخلی را با ایجاد موجی مصنوعی از ترس و وحشت سرکوب کنند. با توجه به عملکرد موساد بهویژه پس از عملیات وعده صادق ۱ در آوریل ۲۰۲۴ م و شناسایی و انهدام پیدرپی باندها و شبکههای جاسوسی وابسته به این سازمان تروریستی توسط نهادهای امنیتی ایرانی و غیرایرانی وابسته به محور مقاومت همچون حزبالله لبنان و گروههای مقاومت عراقی، میتوان دریافت که این نهاد اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که ازقضا مستقیماً زیر نظر نتانیاهو اداره میشود و در راستای اهداف سیاسی و انتخاباتی او عمل میکند؛ تا چه حد توانسته با استفاده از پروپاگاندای سیاسی-امنیتی چه بهصورت مستقیم (از طریق ایجاد پیجهای عملیات روانی و ایجاد ارعاب و وحشت از طریق تروریستهای مزدور در کشورهای هدف) و چه بهصورت غیرمستقیم (از طریق اعمالنفوذ دیپلماتیک و سیاسی بر صنایعی چون صنعت سینما در برخی از کشورهای آسیایی)، نقش خود را در شطرنج توازن وحشت در منطقه خوب بازی کند و بهعلاوه با بزرگ جلوه دادن اقدامات خونخوارانه خود در عرصه داخلی و خارجی دهان مخالفان داخلی نتانیاهو را ببندد و در افکار عمومی جهان ایجاد اضطراب کند.
تکنیک شستشوی مغزی تروریستهای مزدور
مشهور است که اولین ابزار موساد برای نفوذ در درون کشورها و جوامع هدف عبارت است از تلاش برای بهرهبرداری از ضعفها و قوتهای موجود در جوامع یهودی آن کشورها که در ادبیات اطلاعاتی صهیونیستها به «صیانیم» مشهورند.
شاید بتوان گفت یکی از بارزترین و تراژیکترین جلوههای این بهرهکشی از شبکه یهودیان بومی توسط موساد مربوط به ماجرای «شولا کوهن» جاسوسه زیبای اسرائیلی است که بعدها به مروارید موساد مشهور شد و سرگذشت وی بهقصد بزرگنمایی با اکاذیب بسیاری در هم آمیخت. اما در جوامعی که حکام و اکثریت موجود در آن کشورها رابطه خوب و عادلانهای (مبتنی بر مشترکات تاریخی و توحیدی) با اقلیت یهودی برقرار کردهاند؛ موساد و نهادهای زیرمجموعه آن چارهای جز شبکهسازی از طریق برخی از عناصر مزدور نداشته و ندارند. به همین دلیل نگاهی به سابقه ارتباط عامل نفوذی بازداشت یا اعدام شده، بیانگر این است که این افراد پیش از دستگیری غافلگیرانه در داخل یا خارج ایران، با استفاده از تکنیکهای پیچیده مغزشویی و عملیات روانی توسط افسران موساد، موردحمله ذهنی و روانی قرار گرفتهاند. بنابراین اگر بگوییم ناامیدی صهیونیستها از پرورش دادن یک طیف وابسته به خود در درون مرزهای سیاسی ایران اسلامی، آنها را به سمت استفاده حداکثری از تکنیکهای مغزشویی و رؤیاپردازیهای امنیتی روی عناصر مزدور سوق داده، بیراه نگفتهایم که البته با بالا رفتن سطح هوشیاری امنیتی در بین عموم افراد جامعه میتوان انتظار داشت که تهمانده مزدوران شیطان نیز در آیندهای نزدیک به دست تیغ عدالت سپرده شوند.
انتهای پیام/


